یک ملیون محصول فرهنگی کودک و نوجوان جشنواره ایرانی« فرزند من» عرضه می شود/ توجه به تولید محتوای سالم برای کودکان و نوجوانان
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۱۶۶۸۷
مهدی یوسفوندی از عرضه یک ملیون محصول فرهنگی کودک و نوجوان جشنواره ایرانی« فرزند من» خبر داد و گفت: هدف جشنواره فرزند من توجه به تولید محتوای سالم برای کودکان و نوجوانان است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، نشست اولین دوره جشنواره ایرانی« فرزند من» ظهر امروز یکشنه 29 مرداد با حضور مهدی یوسفوندی مدیرعامل خانه خلاق و نواوری تم و دبیر جشنواره در خانه خلاق قریب برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این نشست «مهدی یوسفوندی»، مدیرعامل خانه خلاق و نواوری تم با اشاره به اینکه جشنواره ایرانی« فرزند من» جدیدترین ایده خانه خلاق تم است،گفت: رسالت اصلی خانه تم تجاری سازی محتوای ایرانی است، ما در ایران هیچ گاه مرچندگایز را کامل برای بچه ها نداشتیم این را به عنوان یک رسالت شناسایی و سه سال است که خروجی هایی دراین عرصه داشتیم و جدیدترین خروجی آن جشنواره فررند من است.
دبیر اولین دوره جشنواره ایرانی« فرزند من» افزود: در جشنواره ایرانی«فرزند من» تمام اکوسیستم محصولات و خدمات کودک و نوجوان زیر یک سقف جمع می شوند؛ در این جشنواره یک میلیون کالای ایرانی با محتوای بومی مخصوص صفر تا هجده سال ارائه می شود، همچنین در این نمایشگاه دوازده دسته کالایی شامل نوشت افزار، اسباب بازی، کتاب وکوله و کالاهای آموزشی، اتاق کودک، مواد غذایی و ورزشی و بهداشتی و ... عرضه می شود.
مهدی یوسفوندی با اشاره به عرضه رزان کالا و خدمات در جشنواره ایران من اظهار کرد: جمع کردن این حجم کالا برای کودک ونوجوان ارزوی همیشگی ما بود، اما هزینه ارزان و رسیدن آن به دست خانواده ها نیز خیلی مهم است، برخی ازاین کالاها تا پنجاه درصد تخفیف دارند و عموما تا 15 درصد زیر قیمت بازار ارائه شده است، چون اغلب تولیدکنندها همکاری لازم را داشتند تا خانوادها با مبالغ پایین محصولات مورد نیازشان را تامین کنند.
مدیرعامل خانه خلاق و نواوری تم با اشاره به اهداف جشنواره ایرانی « فرزند من» گفت: یکی از اهداف جشنواره توجه به محتوای سالم برای بچه هاست، ما از ابان سال گذشته شروع به شناسایی محصولات و شرکت ها کردیم و الان محصولاتی در نمایشگاه عرضه می کنیم که محتوای سالم وکیفیت کامل را دارند، البته اینها همه محصولات نیست، چون فضای کافی نداشتیم تنها توانستیم حدود ششصد برند و یک میلیون برند کالا را در اینجا گرد هم جمع کنیم.
دبیر اولین دوره جشنواره ایرانی« فرزند من» با اشاره به همکاری این جشنواره با موسسات و نهادهای خیریه گفت: اتفاق خوب دیگر جشنواره ایرانی« فرزند من» این است که برای موسسات خیریه که خدمات کودک ونوجوان می دهند این امکان فراهم شده تا جامعه هدفشان در مناطق محروم وکم برخوردار را تامین کنند، تفاهم نامه هایی در این زمینه داشتیم تا خیریه ها بتوانند اقدام کنند. بهرحال در حال حاضر بخاطر تورم و حتی کمبود درامد خانوادها تامین کالای باکیفیت در عرصه کودک و نوجوان کم شده و دیگر تامین ان لاکچری شده اما رسالت اجتماعی و فرهنگی جشنواره فرهنگ من است که کمک به مردم داشته باشند.
وی از برگزاری جشنواره فرزند من در روزهای 231 مرداد تا 10 شهریور در مصلی امام خمینی خبر داد و گفت: در فضای سه هزار متر مربعی جشنواره سه هزار قفسه جانمایی شده که محصولات را به ترتیب دسته کالایی قرار دادند و تقریبا برای هر دسته کالایی ده کارشناس در نمایشگاه هستند که اطلاعات کامل را به خانوادها ارایه دهند .
مدیرعامل خانه خلاق و نواوری تم با اشاره به ظرفیت بالای تولید کنندگان کودک ونوجوان گفت: ما نیاز به حمایت دولتی هم در این دوره داشتیم اما هنوز هیچ حمایت دولتی نگرفتیم و من هم اگر مدیر دولتی بودم خودم شاید حمایت نمی کردم شاید این ادعا نشدنی باشد اما واقعا این دوره پایه است و اگر موفق شویم سال بعد قطعا نیاز به حمایت جدی داریم.
مهدی یوسفوندی درباره استفاده از المان های ایرانی در تولید محصولات فرهنگی گفت: این بحث گسترده ای است از سال قبل خیلی در این عرصه کار کردیم در بحث دانش علوم تربیتی سعی کردیم گروهی جمع کنیم که همه حوزه ها را بررسی کنند بدون پیش داوری نظریات وکتب جلو رفتیم. تاالان بیش از هزار شاخص درامده که تشخیص دهیم چه محتوایی تناسب دارد با کودک . ما دنبال شاخص هایی هستیم که برای یک مادر دغدغه مند حتی خارج ازایران مناسب باشد.
وی اظهار کرد: کالاهای ارایه شده تعارضی با کالای ایرانی ندارند، فعلا در نمایشگاه بخشی داریم با عنوان فعلا خارجی که ثار خارجی که کیفیت خوبی دارند در این بخش ارائه شده است.
مدیرعامل خانه خلاق و نواوری تم افزود: در حوزه نوشت افزار ایرانی مسیر طولانی در پیش داریم و مانند فرزندی هستیم که هنوز به دنیا نیامده است.
انتهای پیام/
پایان پیام/32منبع: شبستان
کلیدواژه: جشنواره ایرانی کودک و نوجوان محتوای سالم فرزند من
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۱۶۶۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ کودک آزاری مدرن: تلقین حس ناکافی بودن!
عصر ایران؛ امید خزانی*- سندروم استکهلم پدیدهای روانی است که قربانی با آزارگر خود و یا گروگان با گروگانگیر حس همدلی و حتی وفاداری دارد! اما ارتباط این موضوع با مدارس ابتدایی و کودکان معصوم چیست؟
ما - والدین که فرزندانمان را مال خود و نه از خود میدانیم - با این فرشتگان معصوم کاری میکنیم که بیشباهت نیست به پدیده سندروم استکهلم و همدلی با گروگانگیران که برخی از مدارس ابتداییاند.
این تمثیل از آن روست که والدین با دستان خود فرزندان خود را به مدارسی میسپارند که با جان و جسم کودکانشان چون یک گروگان رفتار کنند و حتی در این روند نهایت همکاری را نشان میدهند و حتی خواستار فشاری بیشتر(شما بخوانید آزاری بیشتر) از جانب مدرسه متبوع میشوند.
در مطلبی که چند سال قبل با عنوان " آموزش فرزند یا فرزندکُشی " در اینجا ( لینک) منتشر شد، مقایسهای تطبیقی با کشورهای دنیا در روند آموزش ابتدایی آورذه شد که نشان می داد ساعات آموزش ابتدایی در ایران از متوسط آموزش دنیا ۳۰۰ تا ۴۰۰ ساعت بیشتر است و این با همکاری والدین صورت میپذیرد که به نظر نویسنده فاجعهبار است چون در گذر زمان موجب فرسودگی کودکان در بستر آموزش میشود. اخیرا کودکی ۹ ساله از نزدیکان را دیدم که در اثر فشار بیش از حد درسی والدین تحصیلکردهاش و الزام آنها برای آمادگی آزمون دچار اسپاسم عضلانی شده و در واقع کودکیاش به تاراج رفته بود! از این رو 7 نکته را در زیر یادآور میشوم:
۱. اگر پدران سنتزده ما خطاب به معلمان میگفتند " گوشت فرزندم مال تو استخواناش مال من! " ؛ این روزها خیلی از والدین مجوز شدیدتر برخوردها را به مدارس فرزندانشان می دهند اما نه در قالب تنبیه بدنی بلکه بسی فراتر؛ تلقین دایمی حس ناکافی بودن! دقت بفرمایید برای یک کودک ۷ تا ۱۰ ساله!
۲. بارها شاهد بوده ام که والدین از مدارس متبوع شان خواسته اند که فرزند ۹ ساله آنها را برای آزمون آماده کنند . آزمونهای بی پایانی چون مدارس تیزهوشان ؛ آزمون مدارس خاص( شما بخوانید مراکز گروگانگیری ویژه) و غیره.
اهداف دوره ی آموزشی ابتدایی کم و بیش در اکثر کشورهای پیشرفته و حتی با تعریف یونسکو بر ۳ مبنای زیر استوار است : یادگیری مبانی سواد و اعداد؛ یادگیری مهارت های اجتماعی و ایجاد شوق و علاقه برای یادگیری !! در کجای این هدف گذاری جهانی آماده سازی برای آزمون های خاص گنجانده شده است که شمای والدین روان کودک ۹ ساله تان را آزار می دهید و حتی بابت آن هزینه می پردازید؟ این اتحاد والدین و مدارس علیه یه کودک ۸-۹ ساله چه منطق و مبنایی جز کودک آزاری می تواند داشته باشد. البته همه کودکان در اثر فشارهای اینچنینی دچار اسپاسم عضلانی نمی شوند اما آثار ماندگار مخرب روحی بر وجودشان می نشیند! از دوره ابتدایی همان را انتظار باید داشت که عقلای جهان بر آن اجماع کرده اند!
۳. هر نوع آموزش با عنصر انضباط ( دیسیپلین) گره خورده است. گزاره های آموزش در فضای شاد و غیره لزوما در مقام عمل جوابگو نیستند. آموزش برای کودک دوره ابتدایی با محدودیت انضباط پذیری و زمان حداقلی سرو کار دارد. ظرفیت انضباط پذیری یک کودک دوره ابتدایی بسیار محدود و شکننده است. این محدودیت ها قابلیت توسعه دارند اما قطعا در افق ۱۲ ساله باعث فرسایش آموزشی خواهند شد!
۴. بقول فرنگی ها " شیطان در جزییات است " بسیاری از آزمون های متداول آموزشی از جمله achievement test , proficiency test و competency test و Aptitude test که نسخه بومی شده آنها در مدارس ما نیز استفاده می شود با ده ها متغیر و پارامترهای اجرایی و نیروهای مجرب آموزش دیده قابلیت اجرا و نتیجه درست دارند! با زیرساخت های موجود سخت افزاری و نیروی انسانی اشغال در اکثر مدارس ابتدایی نتایج درستی برای این آزمون ها متصور نیست!
۵. آموزش و در کل علوم انسانی بسیار ظریف و شکننده است و از قوانین پوزیتیویستی تبعیت نمی کنند. به این معنا که از درستی گزاره الف و گزاره ب لزوما درستی گزاره ج حاصل نمی شود. اگر موفقیت فرمول واحدی داشته باشد که ندارد آن فرمول در مورد فرزند شما با متغیرهای زیادی سروکار خواهد داشت و لزوما نتیجه نخواهد داد. آنچه که برای موفقیت در اکثر مدارس پایه و ابتدای ما ریل گذاری شده با نوعی آزار و خشونت پنهان گره خورده است و ره به ترکستان می برد ! جاده با کیفیت ؛ خودرو استاندارد ؛ راننده مجرب و ساعت رانندگی استاندارد سفر ایمن را به دنبال دارد !
۶. بارها شنیده ایم که برای ساختن یک کشور از مدارس ابتدایی شروع کنید و نیک می دانیم که کشورهای توسعه یافته ۱۰ درصد تولید ناخاص داخلی را صرف آموزش بویژه آموزش پایه می کنند و آموزش پایه درست از وظایف ذاتی دولت هاست ! بله همه اینها درست است اما عجالتا در فقدان این درایت ها از تبدیل فرزندتان به ربات آزمون دهنده بپرهیزید!
۷. به پشتوانه دو دهه تجربه در آموزش عرض می کنم اکثر برنامه هایی که در قالب فوق برنامه در مدارس غیردولتی ارایه می شود فاقد عمق لازم است و غالبا سطحی است. برای مثال ۳ سال زبان فوق برنامه مدارس تقریبا معادل ۸ ماه آموزش در موسسات معتبر زبان است!
پی نوشت: هر نوع آموزش در هر سطحی که در دوره کودکی ( زیر ۱۲ سال) متصور است قابلیت جبران در دوره نوجوانی را داراست اما و هزار اما که کودکی از دست رفته هرگز جبران پذیر نیست چه برسد به آزار و آسیب های روحی که عمری ممکن است گریبانگیر کودک شما باشد.
---------------------
*دکتریِ آموزش